زلال انتظار
*
چقدر این جمعه دلگیرم
شبیــه ابــر بـا هـر بـاد درگیـــــرم
گهی بر کـوه می کوبـم خـودم را گاه بر دریـا
گـه از داغ غمش در حـال تبخیـرم
یتیــم و زار مـی میــرم
*
اگر این چشم تر گردد
برایــم جمعه چون روز پــدر گردد؟!
یکی یعقوب وار آنگاه بر گوشم چنین گفتا:
که صد البتّه با خون جگر گردد
مگر آن یــار بـرگــردد
شور زلال عاشورا...
برچسب : نویسنده : dadazolal بازدید : 90